وقتی دیـــدی تنـــها شـدی
بدون خـــــــــدا همه رو بیرون کرده
تا خــودت باشـــی و خــــودش
وقتی دیـــدی تنـــها شـدی
بدون خـــــــــدا همه رو بیرون کرده
تا خــودت باشـــی و خــــودش
دیگر بی تو مست نمی شوم
نه در نارنجستان های این شهر
نه در غرقابه های عطرهای عربی و فرانسوی
من به جست و جوی تو حتا بوی زندگی را از یاد بردم.
از اینکه بوی تو نمی دهم به ستوه آمده ام.
تمام این دنیا بی بوی تو تکرار دشمنی با راسو است
آه که این دشمن ناتوان تنها اسمش زندگی است .
دیگر نه غروب لازم است
نه سحر
نه عکس چهره ات
و نه هیچ ساحل و بارانی
من همیشه دلگیرم بی هیچ بهانه
چند روزی است که سینه ام سنگینی می کند
و تمام بدنم به یک لحضه سست می شود.
به یک لحظه یادت تلخی زهریست که به مرگ میرسانم
تمام زنان این شهر بیوه شده اند انگار
و حتا تمام دخترانش بیوه احساس
و تو هنوز باکره ترین پاکی این دنیای من هستی.
هنوز شب ها بیاد نبودنت لالایی می سرایم
نیمه شب از کابوس تو بیدار میشوم
و چون برمی خیزم گیج این دنیا هستم
که حس بیگانگی ام تا آخر روز به دور سرم می چرخد
چه کس باور میکند که یک عشق اینچنین تن را ضعیف کند
آه زهرای من؛ دلم لطیف شده است و
آنچنان قوی که بی باکی اش به عمق نبودنت هجوم می آورد
افسوس که هرچه تکان ات می دهم
بازهم مبهوت روزگاری و تسلیم شده ای
و عشق هی مرا میراند
عشق من بوی خون می دهد
عشق تو بوی لطافت می دهد هنوز
و این یعنی من بی تاب نبودنت جنگ می خواهم
و تو بی بودنم در کنارت با عشق من زندگی می کنی
آری دل تو بزرگتر است و جوشش عشق در آن فصلی نیست
سلام
از دیشب اولین باران پاییزی تو پایتخت شروع به باریدن کرده و کلی هوا قشنگ و تمیز شده، من هم مثل همیشه که کلی تو هوای بارانی انرژی می گیرم الان کلی خوشحالم و پر انرژی با اینکه امروز تو محل کارم خیلی سرم شلوغ بود ولی خسته نیستم و وقتی اسمان را نگاه می کنم ناخوداگاه لبخند روی لبام میاد الان هم بی صبرانه منتظرم که ساعت کاری تمام بشه و برم کلی از این هوا لذت ببرم، (البته غیر از ترافیکش) امیدوارم همه شما هم مثل من لذت ببرید (البته یاد همه دوستانی که سقفی بالای سرشون نیست هستم) :(
به امید روزهای بارانی خوب و قشنگ بیشتر تا شاید ما هم نفسی بکشیم و از دست الودگی نجات پیدا کنیم.
خنده پ ن پ
هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم
آمپولا رو دادم به پرستاره
میگه آمپول بزنم؟
پَ نه پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!
======جوک های پ نه پ خنده دار======
عکس نیمه ی راست صورتم رو گذاشتم پروفایلم
اومده میگه : عکس نصفه گذاشتی رو پروفایلت ؟
میگم : پ نه پ توی حراج بودم ۵۰ در ۱۰۰ تخفیف بهم خورده این شکلی شدم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
واسه ثبت نام 1 ساعت وایسادم
یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟
پ ن پ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
به یارو میگم حاجی بزن تو دنده من هول میدم روشن شه
میگه بزنم ۲ ؟
پ ن پ بزن ۳ فوتبال داره
======جوک های پ نه پ خنده دار======
به دوستم می گم گرفتنم بردن پاسگاه
می گه بازداشتگاه؟
پ نه پ اونجا نشسته بودیم با رئیس پاسگاه از خاطراتمون صحبت می کردیم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
تو خیابون از یه دختره خوشم اومد
بعد از کلی دردسر تونستم راضیش کنم آدرس خونشون رو برای امر خیر بده
بهم گفت حالا واقعا از من خوشت اومده ؟
پ نه پ شما در مقابل دوربین مخفی قرار دارید
======جوک های پ نه پ خنده دار======
رفتم تو کوچه دارم ماشین می شورم
همسایه مون اومده میگه ماشین می شوری
پ نه پ حوصله ام سر رفته دارم با ماشینم آب بازی می کنم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
رفتم مرکز اهدای خون دختره بهم میگه اومدین خون بدین؟
گفتم پ نه پ خوناشامم اومدم یه ۴لیتری خون بگیرم
شب دور هم با بچه ها شب نشینی داریم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
سیگارو میبینه تو دستما…!
بازم سوال میکنه سیگار میکشی؟
پ نــه پ میخوام با دودش مثل سرخپوستا باهات رمزی حرف بزنم
ببینم به چند زبان غیر زنده تسلط داری …
======جوک های پ نه پ خنده دار======
بابام داره با شیر و دوش حموم ور میره
سه ساعت دم در حموم یه لنگه پا وایسادم
بر می گرده می گه : اِ اِ اِ …! می خوای بری حموم؟
پ نه پ اومدم مسابقات پرورش اندام ، منتظرم برگردی برات فیگور بگیرم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
می خوام برم اروپا
طرف میگه که میری عشق و حال؟
پ ن پ می خوام فرار مغز کنم
======جوک های پ نه پ خنده دار======
به بقاله می گم هزاری بهتر از این نداری؟
میگه پاره س؟
پ ن پ من ازش خاطره دارم … من ازش خاطره دارم …
======جوک های پ نه پ خنده دار======
مهمون اومده خونمون مرغ عشق هامو دیده رو لوستر میگه : مرغ عشقن اینا ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ گونه نادری از میمون های بالدارن
که فقط در شمال خونه ما رو لوستر زندگی می کنن
امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم
تی شرت ماه محرم
خرید آنلاین تی شرت محرم
تی شرت های محرم
امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم
تی شرت ماه محرم
خرید آنلاین تی شرت محرم
تی شرت های محرم
استاد فاطمی نیا توصیه ای به مردان و زنانی دارند که پس از گذشت سال های سال از زندگی مشترکشان هنوز با هم اختلاف دارند.
استاد فاطمی نیا می فرمایند:
خانمی است شوهرش بسیار متدین و اهل نماز و روزه؛ خانم افسرده شده است. رسیدگی کردیم دیدیم ۲۰ سال است این آقا صبح گفته خداحافظ، شب گفته سلام. بله، همان آدم مؤمن مقدس نماز جماعتش را همه در مسجد خوانده است و آمده است.
بله بعضی ها دین را مسخره کرده اند، دین این نیست که عزیز من. شب می آید خانه، حاجی شام داریم بیاورم؟ با یک لحنی می گوید: چی داریم؟ یک لقمه خورده می گویند حاجی خوابش برد. صبح هم بیدار شده نماز و تعقیبات بعد هم با اخم خداحافظ.
نه یکی نه دوتا، بلکه یه گونی پر؛ خانم ها نامه نوشتند، حرفشان این است که جیبمان پر پول است. طلا، امکانات، خانه بزرگ و... ولی محبت ندیدیم.
این موضوع یک طرفه نیست، از آن طرف آقا داریم که خانم افسرده اش کرده است. اینقدر خانم بد اخلاقی کرده آقا نمی داند چکار کند؟
یک خرده بنشینید محاسبه نفس بکنید، در بهار درختان را هرس می کنند، چند تا گل می کارند. چندتا گل بکارید. گل رأفت و عطوفت بکار!
خانم، آقا! ببینم می توانی اخلاقت را خوب کنی! می توانی فریاد نزنی! می توانی غضبت را کنترل کنی! وقتی به باغچه رسیدگی می کنند، بعضی از گیاهان را که خشک شده در بهار از ریشه در می آورند.
«این تکبر را بیندازید دور، گیاه از خود راضی بودن را بینداز دور، پس کی می خواهیم متحول شویم؟»
.
.
.
.
.
آخه عزیز من هم سن و سال های تو دارن اورانیوم غنی میکنن,
بعد تو اومدی ببینی توپ من چه رنگی؟!؟!
حالا مثلا من بگم سرخ و سفید وآبیه,مشکلاتت حل میشه؟!؟!
به خودت بیا!!!!!!!!!!!!
1- نتاب نوشته فشار خونش میرود پایین و تا بالا بیاید و برود توی قلبش برای تصفیه جانش بالا می آید. من هم برایش نوشتم: تازه اون باری که خودش رو جمع میکنه بیاد بالا همچین خودش رو میکوبه به سینه م که خودم به غلط کردم بیفتم از زنده بودن. اونقدر که نفسم و تنگ کنه و دست چپم رو سر کنه. دروغ میگم به همه که اینا از فقر آهنه. اینا از دوری اونیه که باید باشه و نیست. اینا از فقر آغوشه.
2- یکهو بین این همه بدبختی بغض میکنم و زار میزنم. ربطی به قیمت فرش و نرخ مالیات هم ندارد. پنجره اتاقم رو به حیاط است.
تعداد صفحات : 13